ناشناس ( تحصیلات : دیپلم ، 31 ساله )

با عرض سلام و خسته نباشید.من ۳۲ سالم است در زندگی خیلی حرف مردم و نظر مردم برایم مهم است جوری که حتی در کارهای دینی هم مثلا اگر ببینم طرف مقابل از حرکت من ناراحت میشود دستور خدا را ترک میکنم ، خیلی حرف و نظر مردم برایم مهم است چند مثال میزنم ،اگر در کاری باشم آنقدر حرف مردم مهم است که طرف با زبان و دوتا قربون صدقه کار چند نفر را از من میکشد یا اگر در جایی ببینم طرف مقابل از مسئله ای ناراحت میشود خیلی راحت حاضرم از حق خودم بگذرم تا آن طرف ازم دلگیر و ناراحت نشود قهر نکند کینه کدورتی پیش نیاید،دلیلش اینه که خیلی دوست دارم قهر یا ناراحتی نباشد دوست دارم همه از من خوششان بیاید دوست دارم همه با هم مهربان باشند و... الان تا جایی آمدم جلو آنقدر این اخلاق روی خودم و زندگیم تاثیر گذاشته تا جایی جلو رفته که الان انگار همه دارند تو زندگیم دخالت میکنند مخصوصا الان که یک کار جدید زدم اما آدم ای دور برم به طور غیر مستقیم میگویند برو یک کار دیگه ای پیدا کن این کار رو ول کن و من هم تحت تاثیر حرف آنها نمیدانم ادامه بدهم یا نه پیش خودم میگویم اگر ادامه بدهم و شکست بخورم همه مرا مسخره میکنند و از طرف دیگر میگویم اگر ادامه دهم آنها از من ناراحت نشوند و خیلی از مسائل هست که امیدوارم منظروم‌ را رسانده باشم این موضوع جوری در کل زندگیم تاثیر گذاشته که من که خیلی به مسائل عرفانی و سیر و سلوک علاقه دارم نمیتوانم برای تزکیه نفسم کاری کنم چون اگر در جایی حرفی خلاف میل کسی بزنم از من ناراحت میشود .
خیلی ممنون میشوم کمکم کنید تا از این مشکل رهایی پیدا کنم


مشاور (خانم قربانی)

من هم عرض سلام و خداقوت دارم خدمت شما همراه گرامی سایت راسخون
اظهار فرمودید از اینکه دوست دارید تمامی رفتارهایتان مورد تایید و رضایت اطرافیان باشد رنج میبرید و میخواهید هر چه که انجام میگیرد، طبق خواست دیگران باشد و تنها ملاک تان در هر تصمیم و رفتاری موافقت و خوشایند اطرافیان است و حتی شرع و دستورات دینی هم نتوانسته در این مسیر مانعی را برای شما ایجاد کند. و اکنون که اشتغال وفعالیت جدیدی را آغاز کرده اید ، به دلیل اینکه احساس رضایت اطرافیان را لمس نمیکنید، دچار تردید شده اید. دل خواسته ای دیگرتان نیز تحت تاثیر همین افکار است لذا از ورود به حوزه آنها تردید دارید و از شروع ان اجتناب میکنید. همراه بزرگوار، شخصیت هر فردی بر پایه تفکراتی که از کودکی دارد و اموزش دیده، شکل میگیرد. این تفکرات گاه ، ناسالم و آسیب زا است.آسیب زا به این معنی که در اینده او را با چالشهایی مواجه میکند که به دلیل درگیری ناخودآگاه در ان افکار،نمیتواند به نتیجه گیری و رفتار درست برسد. شخصیت شما نیز همین گونه است. زمانی خود را فرد شایسته و مقبولی میدانید که دیگران از شما راضی باشند. زمانی کار شما درست است که دیگران مهر تایید بر ان بزنند. اگر کسی نباشد که رضایتش را نشان دهد، شما احساس و انگیزه ای برای ادامه کار ندارید و ناکارامد خواهید بود و همه چیز منوط به غیر خودتان است و شما خود را کامل نمیدانید مگر در کناردیگران و تایید و رضایت انها. همین تفکر از شما یک شخصیت منفعل ساخته و استقلال رای تان سلب گشته است. بهترین راه حل، درمان ریشه ای و اصلاح این طرز تفکر است که با چند جلسه روان درمانی یا درمان شناختی رفتاری زیر نظر درمانگر متخصص انجام میشود و برای همیشه شما را از چنگال تاییدها و ناکارامدی هایتان رها میسازد. در غیر این صورت باید به درمان های موقت -که قابل بازگشت است - رو بیاورید. دراین مسیر به شما توصیه میکنیم که روی جرات ورزی، قدرت تصمیم گیری و قاطعیت خود سرمایه گذاری کنید و با تمرین های ذیل اندکی خود را از مشکلات تان دور سازید.
- نه گفتن را تمرین کنید. به یاد داشته باشید که انقدر بزرگ شده اید که بتوانید مصلحت خویش را تعیین کنید. دیگران در جایگاه شما نیستند که بتوانند مسئله را از زاویه دید شما ببیند و شرایط شما به طور صددرصد برای انها قابل فهم و درک نیست پس نمی توانند تصمیم کاملا صحیحی برای شما اتخاذ کنند و نظر همه جانبه داشته باشند. لذا تمرین کنید به اعتراض دیگران نه بگویید و هم به خواست قلبی خودتان برای تایید گرفتن.
- در تصمیم گیری هایتان، از تحلیل سود و زیان، کمک بگیرید. تصمیم مورد نظر را در برگه ای یاداشت کنید و یک ستون منافع و یک ستون معایب ترسیم کنید. ومعایب و منافع تصمیم خود را بنویسید و امتیاز دهی کنید و با جمع بندی آن، به نتیجه برسید و به نتیجه متعهد شوید و همان را انجام دهید.
شادو سلامت باشید.

بیشتر بخوانید:
مهارت ابراز وجود،قاطعیت و جرأت مندی